یکی از راههای بسیار موثر برای بازگو کردن مفاهیم روانشناسی، استفاده از داستانهای کوتاه و بلند است. این سبک پرداختن و انتقال موضوعات روانشناختی از دوران باستان مورد استفاده قرار میگرفته و درواقع زیگموند فروید با استفاده از چنین داستانهایی مفاهیم عمیق روانشناسی مانند عقده ادیپ(بر اساس نمایشنامه ادیپ شهریار از سوفوکل) را مطرح ساخت. در رمانهای روانشناسی تنها داستان و روند آن نیست که اهمیت دارند، بلکه شخصیتسازی، درون مایههای فراتر از داستان و کندوکاو در روان شخصیتهاست که در بالاترین میزان اهمیت قرار میگیرند.
این سبک رمانها به خواننده برای خودشناسی و همچنین شناخت بهتر شخصیتهای متفاوت کمک میکنند. از طرفی با توجه به اینکه برخی متدهای روانشناسی مانند روانکاوی، نوعی داستانگویی هستند، رمانهای روانشناسی میتوانند برای علاقهمندان به این حوزه جنبه یادگیری همراه با سرگرمی نیز به دنبال داشته باشند. در این مقاله قصد داریم تعداد محدودی از بهترین رمانهای روانشناسی را معرفی کرده و به بررسی مختصر هرکدام بپردازیم.
-
کتاب آرزوهای بزرگ اثر چارلز دیکنز
این کتاب به نوعی یک روند طولانی از جلسات روانکاوی است که با روایت داستان کاراکتری به نام پیپ بازگو میشود. در حقیقت شما با خواندن رمان روانشناسی آرزوهای بزرگ، میتوانید درک عمیقی از یک فرایند روانکاوی عمیق و صادقانه به دست بیاورید. چارلز دیکنز در این کتاب که جزء بهترین رمانهای روانشناسی به شمار میرود، مسائلی را مطرح میکند که جزء مفاهیم عمیق روانشناسی به شمار میروند.
بنابراین خواننده با مطالعه این رمان روانشناسانه میتواند این شانس را داشته باشد که ابعادی از داستان زندگی خود را روشن و شفاف کند. به عنوان مثال یکی از درسهای مهمی که میتوان از رمان روانشناسی آرزوهای بزرگ دیکنز گرفت، این است که ناچاریم جبرهای زندگی را بپذیریم و با کارتهایی که به ما داده میشود بازی کنیم.
-
کتاب جزیره شاتر اثر دنیس لیهان
یکی از بهترین رمانهای روانشناسی، کتاب جزیره شاتر است که علاوه بر فضاسازی جذاب و مهیج، دارای شخصیتسازی بسیار عمیق و روانکاوانه میباشد. فیلمی به همین نام نیز بر اساس این رمان روانشناسی و به کارگردانی مارتین اسکورسیزی ساخته شده که نقدهای مثبت فراوانی هم دریافت کرده است. با مطالعه رمان روانشناسی جزیره شاتر میتوان به درک مناسبی از مفاهیم و اختلالات روانی متنوعی مانند رفتارهای پارانویید، اختلال استرس پس از سانحه یا PTSD، اختلال دو قطبی و … رسید.
-
کتاب ورونیکا تصمیم می گیرد بمیرد اثر پائولو کوئیلو
پائولو کوئیلو این رمان روانشناسی را با الهام از دوران کودکی خود نوشته و در آن به پدیده روزمرگی و مشکلات روانشناختی ناشی از آن پرداخته است. رمان ورونیکا تصمیم میگیرد بمیرد، یکی از بهترین رمانهای روانشناسی است که از نگاه دختری 24 ساله زندگی بدون عیب و ایراد او را بررسی میکند. شخصیت اصلی این رمان روانشناسی ورونیکاست که پس از یک خودکشی ناموفق متوجه میشود که تا یک هفته دیگر بیشتر زنده نخواهد ماند.
-
کتاب وقتی نیچه گریست اثر اروین د. یالوم
با توجه به اینکه خودِ یالوم یک روان درمانگر است، کتابهای او را میتوان جزء بهترین رمانهای روانشناسی دانست. آثار این نویسنده همگی جنبه روانشناسی دارند و در هر کتاب سعی کرده به برخی از مسائل روان انسان بپردازد. وقتی نیچه گریست معروفترین رمان روانشناسی اروین یالوم است. این کتاب داستانی غیرواقعی درباره یکی از بهترین فیلسوفهای آلمان، یعنی نیچه است، همچنین افراد سرشناس دیگری مانند دکتر یوزف برویر و زیگموند فروید نیز در این کتاب حضور دارند برویر و نیچه، هرکدام با مشکلات ذهنی و شخصی درگیر هستند و ارتباط بینشان موجب دگرگونی هر دو میشود.
-
کتاب درمان شوپنهاور اثر اروین د یالوم
یکی دیگر از رمانهای یالوم که در زمره بهترین رمانهای روانشناسی قرار میگیرد، کتاب درمان شوپنهاور است. این کتاب در ارتباط با رابطه یک روان درمانگر به نام ژولیوس با فردی به اسم فیلیپ میباشد. فلیپ که ذهنیاتی مشابه فیلسوف مشهور آلمانی، آرتور شوپنهاور، دارد میخواهد به یک مشاور فلسفی تبدیل شود و در ارتباط با ژولیوس که با سرطان و مرگ احتمالی دست و پنجه نرم میکند، مفاهیم عمیقی را بررسی میکنند.
یکی از مهمترین موضوعات مطرح شده در این کتاب، بحث ارتباطات انسانی است که به عقیده ژولیوس معنای زندگی را شکل میدهد و هیچ کسی برای شوپنهاور فیلسوف نکرده است. با این تفاسیر میتوان انتظار داشت، رمان روانشناسی درمان شوپنهاور، یک کتاب فلسفی نیز میباشد که سعی در روانکاوی و درمان مسائل عمیق انسانی دارد.
-
کتاب عزاداران بیل اثر غلامحسین ساعدی
غلامحسین ساعدی ملقب به گوهر مراد، به دلیل تحصیلاتی که در رشته روانپزشکی داشت، مهارت بالایی در تحلیل و توصیف روان شخصیتها به دست آورده بود و توانست داستانهایی بنویسد که در دسته بهترین رمانهای روانشناسی قرار میگیرند.. او در مجموعه داستانهایی با عنوان عزاداران بیل که قصههای مردم در روستایی به نام بیل است، از احساسات و حالات روحی افرادی سخن میگوید که مهمترین مسئله آنها ترس و اضطراب از مرگ و به دنبال آن احساس تنهایی شدید است. در این کتاب شخصیتهای مختلف در تلاشاند با مکانیسمهای دفاعی گوناگون، مرگ را انکار کرده و به زندگی خود ادامه دهند.
-
کتاب سمفونی مردگان اثر عباس معروفی
سمفونی مردگان را میتوان بهترین و مشهورترین اثر معروفی دانست. این کتاب روایت داستان خانوادهای را بازگو میکند که دو برادر در آن، انواع مشکلات روانی مانند عقده ادیپ، عقده حقارت، افسردگی، روانرنجوری و روانگسیختگی را تجربه میکنند. قلم روان معروفی و استفاده از وقایع قابل باور برای مخاطب در کنار تحلیل روانکاوانه کاراکترها، موجب شدهاند رمان سمفونی مردگان یکی از بهترین رمانهای روانشناسی باشد.
-
کتاب برادران کارامازوف اثر داستایوفسکی
بدون شک باید یکی از آثار داستایوفسکی در بین بهترین رمانهای روانشناسی باشد. داستایوفسکی یکی از نویسندگان پیشگام از نظر داستانهای روانشناختی است که حتی زیگموند فروید، به عنوان پدر علم روانشناسی، تاثیرات بسیاری از او گرفته است. رمان دو جلدی برادران کارامازوف از نظر شخصیت پردازی و تحلیلهای عمیق روانشناختی، فروید را تحت تاثیر قرار داد به طوری که او در مقاله داستایفسکی و پدرکشی، این کتاب را در ردیف رمانهای هملت و ادیپ قرار داده است.
در رمان کارامازوف، پسران، نماینده جنبههای نهاد، من و فرامنِ پدرشان هستند. از این رو این کتاب ظرفیت بالایی برای قرار گرفتن در کنار بهترین رمانهای روانشناسی را دارد.
-
کتاب اتاق اثر اما دوناهو
در رمان اتاق، یک مادر با فرزند 5 سالهاش در اتاقی حبس شده و تلاش میکند با توصیف دنیای بیرون برای پسرش او را برای فرار از این اتاق آماده کند. این کتاب از زبان پسربچه 5 ساله روایت میشود و از نظر نقطه دید میتواند برای خوانندگان جالب باشد. از موضوعات اصلی این رمان که موجب شده یکی از بهترین رمانهای روانشناسی باشد، تاثیر ضربه روانی و تلاش برای چگونگی کنار آمدن با آن است.
-
کتاب پرواز بر فراز آشیانه فاخته اثر کن کیسی
کن کیسی، خود قبل از نوشتن این رمان مدتی به عنوان یک کارمند در یک بیمارستان روانی فعال بود و با شناخت و احساس همدردی که نسبت به بیماران داشت، توانست یکی از بهترین رمانهای روانشناسی را بنویسد. در سال 1975 میلوش فورمن فیلمی با اقتباس از این رمان، فیلمی به همین نام را کارگردانی کرد که نقدهای بسیار مثبتی نیز دریافت نمود. این کتاب انسانها و بیماران یک بیمارستان را تحلیل و بررسی میکند و به طور مستقیم، روان شخصیتها را کندوکاو میکند.