ژان پیاژه روانشناس مشهور سوئیسی فرانسوی که صاحب نظریه رشد مرحله ای می باشد در نوشته های خود یادآور شده است که رشد مرحله ای نه به سن بستگی دارد و نه به موقعیت جغرافیایی. همه چیز تقریبی است. اما همه کودکان بدون استثنا مراحل رشد شناختی را طی خواهند کرد. یک کودک زودتر و دیگری دیرتر.
اما مراحل رشد شناختی ،که زیرمجموعه روانشناسی رشد است، چه هستند ؟ در چه بازه سنی برای کودک اتفاق میوفتد؟ در این مقاله به تفصیل در باب مراحل رشد شناختی و روانشناسی رشد صحبت میکنیم. در مجموعه پریا صادقی شما عزیزان می توانید علاوه بر دریافت مشاوره روانشناسی و مشاوره تلفنی ، نکات آموزشی حوزه روانشناسی را از مجله ما دنبال کنید.

مراحل رشد شناختی پیاژه
مرحله حسی-حرکتی (از تولد تا ۲ سالگی)
در این مرحله، کودکان از طریق تعامل با محیط و استفاده از حواس خود، شروع به درک جهان اطراف خود میکنند. ویژگی اصلی این مرحله، رشد هماهنگی بین حواس و حرکات بدنی است. کودکان در این سن، از طریق آزمایش و خطا، مفاهیمی چون پایداری شیء (یعنی اشیاء حتی وقتی که دیده نمیشوند، وجود دارند) را یاد میگیرند.
مرحله پیشعملیاتی (۲ تا ۷ سالگی)
در این مرحله، کودکان شروع به استفاده از زبان و نمادها برای درک و بیان مفاهیم میکنند. تفکر نمادین و خودمرکزی از ویژگیهای بارز این مرحله هستند. کودکان در این مرحله قادر به درک دیدگاههای دیگران نیستند و اغلب فکر میکنند که همه افراد، دیدگاه آنها را دارند. علاوه بر این، نقصهای منطقی در این مرحله مشاهده میشود؛ به عنوان مثال، کودکان ممکن است در درک مفهوم حفاظت (اینکه کمیت یک شیء تغییر نمیکند، حتی اگر ظاهر آن تغییر کند) مشکل داشته باشند.
مرحله عملیات عینی (۷ تا ۱۱ سالگی)
در این مرحله، کودکان توانایی انجام عملیات منطقی و تفکر سیستماتیک درباره مسائل عینی و ملموس را پیدا میکنند. آنها میتوانند به درستی مفاهیم حفاظت، طبقهبندی و سریسازی را درک کنند. همچنین، کودکان در این مرحله قادر به درک دیدگاههای دیگران هستند و میتوانند از استدلال منطقی برای حل مسائل استفاده کنند.
مرحله عملیات صوری (از ۱۱ سالگی به بعد)
در این مرحله، کودکان به تفکر انتزاعی و استدلال فرضی دست مییابند. آنها میتوانند درباره مسائل پیچیده و نظری فکر کنند و از استدلالهای قیاسی و استقرایی استفاده کنند. این مرحله، نشاندهنده رسیدن به بالاترین سطح توانایی شناختی است که در آن فرد قادر به درک مفاهیم پیچیده و حل مسائل به صورت نظاممند و منطقی است.

نقش محیط در رشد شناختی
پیاژه بر این باور بود که تعامل با محیط و تجربیات عملی، نقش اساسی در رشد شناختی کودکان دارد. او معتقد بود که کودکان فعالانه به کسب دانش میپردازند و از طریق تجربیات مستقیم، مفاهیم جدید را یاد میگیرند. به عبارت دیگر، یادگیری از طریق انجام دادن، یکی از اصول مهم نظریه پیاژه است.
کاربرد نظریه پیاژه در آموزش
نظریه پیاژه تاثیر زیادی بر روشهای آموزشی داشته است. آموزش فعال، که در آن کودکان از طریق فعالیتهای عملی و تجربیات مستقیم یاد میگیرند، بر اساس اصول نظریه پیاژه طراحی شده است. معلمان میتوانند با استفاده از این روشها، به بهبود تواناییهای شناختی کودکان کمک کنند و آنها را به تفکر انتقادی و حل مسائل تشویق کنند.
اهمیت نظریه پیاژه
نظریه پیاژه در مورد رشد شناختی، درک ما از نحوه یادگیری و رشد کودکان را به طور قابل توجهی تغییر داده است. این نظریه مبنای بسیاری از روشهای آموزشی مدرن است و به معلمان و والدین کمک میکند تا کودکان را در هر مرحله از رشدشان بهتر درک و یاری کنند.
انتقادات به نظریه پیاژه
در حالی که نظریه پیاژه بسیار تأثیرگذار بوده است، اما مورد انتقادات نیز قرار گرفته است. برخی از منتقدان استدلال میکنند که مراحل رشد پیاژه بیش از حد سفت و سخت هستند و تمام تنوع در رشد فردی را در نظر نمیگیرند.
همچنین، برخی دیگر معتقدند که پیاژه نقش تعاملات اجتماعی و تجربیات فرهنگی را در رشد شناختی دست کم گرفته است.
با وجود این انتقادات، نظریه پیاژه همچنان یک چارچوب ارزشمند برای درک رشد شناختی کودکان ارائه میدهد.
نتیجهگیری
نظریه رشد شناختی پیاژه، یک چارچوب جامع برای درک نحوه شکلگیری و تحول شناختی کودکان ارائه میدهد. این نظریه نشان میدهد که رشد شناختی یک فرآیند پیوسته و تدریجی است که تحت تاثیر تعامل با محیط و تجربیات عملی قرار دارد. با استفاده از اصول نظریه پیاژه، میتوان روشهای آموزشی موثری برای بهبود تواناییهای شناختی کودکان طراحی کرد و آنها را به یادگیری عمیق و مفهومی تشویق کرد.
هر هفته میتوانید جدیدترین مقالات حوزه روانشناسی را در بخش مجله روانشناسی پریا صادقی دنبال کنید.