نظریه تحلیل رفتار متقابل که توسط اریک برن در سال ۱۹۶۱ ارائه شد، روشی عقلانی برای تحلیل رفتار و روابط انسانی است. این نظریه از نارضایتی برن از روانکاوی طولانی مدت نشأت گرفته و به بهبود مراجعانش کمک کرده است. تحلیل رفتار متقابل به بررسی شخصیت و رواندرمانی با تمرکز بر سه حالت من که عبارت است از: والد، بالغ، و کودک میپردازد. حالت والد به ارزشها و رفتارهای والدین مربوط میشود، حالت کودک به لذت و بازیگوشی دوران کودکی مربوط است، و حالت بالغ به بروز عواطف به صورت منطقی و مناسب اختصاص دارد. در ادامه بیشتر با این موضوع روان درمانی آشنا می شویم. در مجموعه پریا صادقی شما عزیزان می توانید علاوه بر دریافت مشاوره روانشناسی و مشاوره تلفنی ، نکات آموزشی حوزه روانشناسی را از مجله ما دنبال کنید.
الگوی حالات من در نظریه تحلیل رفتار متقابل
حالت والد:
نظریهای از روانشناسی است که در آن حالت والد به مجموعهای از احساسات، نگرشها و رفتارهایی اشاره دارد که فرد در دوران کودکی، بهویژه تا پنج سالگی، از والدین یا جانشینان آنها کسب کرده است. این حالت به معنای ویژگیهایی است که در اثر تعاملات و تجربیات اولیه با والدین در حافظه روانی فرد ضبط میشود و به طور غیرارادی بر شخصیت و رفتار او تأثیر میگذارد. به عبارت دیگر، حالت والد در نظریه تحلیل رفتار متقابل شامل برداشتها و الگوهای رفتاری است که هر فرد بهطور منحصر به فرد از تجربیات اولیه زندگی خود با والدین به دست آورده است.

حالت کودک:
مفهوم حالت کودک در نظریه تحلیل رفتار متقابل توضیح میدهد که این حالت مجموعهای از احساسات، نگرشها و الگوهای رفتاری است که از دوران کودکی فرد نشأت میگیرد و به بزرگسالی منتقل میشود. حالت کودک شامل پاسخها و تأثیرات احساسی است که در دوران کودکی، زمانی که فرد قادر به بیان قاعده نیست، به صورت احساسی ثبت و ضبط میشود. در این دوران، کودک ممکن است به این نتیجه برسد که “من خوب نیستم”، که این احساس به ویژگیهای طبیعی دوران کودکی مربوط میشود نه به اعمال والدین. به طور کلی برخی از احساسات و رفتارهای فرد در بزرگسالی ممکن است ناشی از تجارب و احساسات دوران کودکیاش باشد، حتی اگر این احساسات به درستی درک نشده یا به طور صریح بیان نشده باشند.
حالت بالغ:
حالت بالغ در نظریه تحلیل رفتار متقابل به مجموعهای از احساسات، نگرشها و الگوهای رفتاری اشاره دارد که فرد را قادر میسازد به طور خودمختار و مستقل عمل کند و به خوبی با واقعیتهای موجود سازگار شود. این حالت برای بقا و موفقیت در دنیای بیرونی ضروری است و شامل تحلیل و پیشبینی دقیق دادهها و احتمالات برای حل مشکلات آینده میشود. مثل تقویت عضلات از طریق تمرین، حالت بالغ نیز از طریق تلاش و به کارگیری میتواند رشد و توسعه یابد. یکی از وظایف آن، تنظیم فعالیتهای کودک و والد و عمل به عنوان واسطهای عینی میان آنهاست. همچنین، مدیریت اطلاعات قدیمی، اعتبارسنجی و بایگانی آنها برای استفاده در آینده از دیگر وظایف حالت بالغ به شمار میرود. به این ترتیب، حالت بالغ فرد را قادر میسازد تا به طور مؤثر به مسائل پاسخ دهد و فعالیتهایش را به شکلی سازماندهی شده مدیریت کند.
مکاتب بر گرفته از تحلیل رفتار متقابل
تحلیل رفتار متقابل (TA) به سه رویکرد اصلی تقسیم میشود: مکتب کلاسیک، مکتب بازسازی تصمیمگیری، و مکتب نیروگذاری روانی. هر یک از این رویکردها به طور مستقل به فعالیتهای خود ادامه داده و کاربردهای متنوعی دارند.
مکتب کلاسیک
مکتب کلاسیک در رواندرمانی به طور عمده به رویکرد اریک برن نزدیک است و از کارهای او بهرهبرداری زیادی میکند. عقیده اصلی این مکتب بر تقویت عملکرد بالغ در مراجع متمرکز است، به این معنا که هدف آن تقویت بخش بالغ و منطقی شخصیت مراجع و ارتقای تواناییهای شناختی و تصمیمگیری اوست. این مکتب سعی دارد احساسات، تفکرات و رفتارهای مراجع را به زبان حال بیاورد و به آنها کمک کند تا وضعیت کنونی زندگی خود را بهتر درک کنند. درمانگران مکتب کلاسیک همچنین تلاش میکنند
مکتب بازسازی تصمیمگیری
مکتب بازسازی تصمیمگیری در درمانگری بر بازسازی تصمیمات و تجربیات دوران کودکی تمرکز دارد. این رویکرد از فنون گشتالت درمانی استفاده کرده و از مراجعان میخواهد در مورد دوران کودکی خود بیشتر صحبت کنند تا به بهبود وضعیت روانیشان کمک شود.
مکتب نیروگذاری روانی
مکتب نیروگذاری روانی بر تأثیر حالتهای روانی، بهویژه دوران کودکی، بر تغییرات فرد تأکید دارد. این مکتب به نقش والدین در درمان اهمیت میدهد و درمانگر معمولاً نقش والد مهربان و حمایتکننده را ایفا میکند. در تحلیل ارتباط محاورهای، از اصول این مکتب و دیگر مکتبها استفاده میشود.

وضعیت های زندگی
از نظر اریک برن و نظریه تحلیل رفتار متقابل ، کودک در پنج سال اول زندگی تصمیمات اساسی درباره خود و دیگران میگیرد که نقش مهمی در شکلگیری موقعیت و نقشهای زندگی او دارد. این تصمیمات به چهار وضعیت اساسی منجر میشوند:
- وضعیت اول: من خوب نیستم شما خوب هستید.
- وضعیت دوم: من خوب نیستم شما خوب نیستید.
- وضعیت سوم: من خوب هستم شما خوب نیستید.
- وضعیت چهارم: من خوب هستم شما خوب هستید.
وضعیت اول: فردی که در وضعیت افسردگی و انزوا قرار دارد، به دلیل ضعف در مقابل دیگران و اهمیت دادن بیش از حد به نیازهای آنها، احساس قربانی شدن، کوچکی و درماندگی میکند. این فرد خود را ناتوانتر از دیگران میبیند و نمیتواند کارهای دیگران را به خوبی انجام دهد، که باعث تشدید احساس افسردگی و درماندگیاش میشود.
وضعیت دوم: این وضعیت به وضعیت بحرانی روانی و اجتماعی اشاره دارد که در آن فرد یا گروهی به پوچی و ناکامی دچار است. این افراد به دلیل احساس بیهودگی و عدم سازگاری با جامعه، رفتار تدافعی و ناپختهای از خود نشان میدهند و ممکن است به کنارهگیری شدید یا حتی اقدام به خودکشی و دیگرکشی منجر شوند.

وضعیت سوم: افرادی که دچار خود بزرگ انگاری هستند، مشکلات خود را به دیگران نسبت میدهند و آنها را سرزنش میکنند، در حالی که خود را برتر میبینند. این نگرش به آنها اجازه میدهد تا از پذیرش مسئولیت مشکلات خود شانه خالی کنند و بهطور کلی دیگران را بهطور منفی ارزیابی کنند.
وضعیت چهارم: وضعیت چهارم به حالت مثبت و سالمی اشاره دارد که در آن فرد به خوبی و موفقیت خود و دیگران احترام میگذارد، به عقاید مختلف احترام میگذارد، و اعتماد به نفس و اراده برای رسیدن به اهداف دارد. در این وضعیت، هیچ رقابتی وجود ندارد و همه ارزشمند دیده میشوند. این وضعیت نشاندهنده حالت طبیعی و مثبت افراد است که ممکن است به دلیل تربیت و انتخابهای مختلف تغییر کند.
جمع بندی
نظریه تحلیل رفتار متقابل، که توسط اریک برن توسعه یافته است، به بررسی تعاملات انسانی از طریق تحلیل نقشهای مختلف درون فردی و میان فردی میپردازد. این نظریه معتقد است که هر فرد در روابط خود به سه نقش والد، بالغ، و کودک عمل میکند و تعاملات مؤثر بر اساس شناسایی و توازن این نقشها شکل میگیرد. جمع بندی این نظریه نشان میدهد که شناخت و تحلیل این نقشها میتواند به بهبود روابط و افزایش کارایی فردی و اجتماعی کمک کند. در نتیجه، تحلیل رفتار متقابل ابزار مفیدی برای فهم بهتر خود و دیگران به شمار میرود.
هر هفته میتوانید جدیدترین مقالات حوزه روانشناسی را در بخش مجله روانشناسی پریا صادقی دنبال کنید.