درمان متمرکز بر شفقت و درمان هیجانی و روانی اشخاص، به طور مشترک به بهبود سلامت روانی و عاطفی افراد کمک میکنند. شفقت، چه در ارتباط با خود و چه با دیگران، نقش مهمی در بهزیستی روانی و هیجانی دارد و بهبود این حالت میتواند به افزایش سلامت روانی کمک کند. متخصصان سلامت روان معتقدند که درمان متمرکز بر شفقت میتواند به مراجعان کمک کند تا روشهای مشفقانهای برای تعامل با خود و دیگران پیدا کنند و از این طریق از حمایت و بهبود روانی برخوردار شوند. در مجموعه پریا صادقی شما عزیزان می توانید علاوه بر دریافت مشاوره روانشناسی و مشاوره تلفنی ، نکات آموزشی حوزه روانشناسی را از مجله ما دنبال کنید.
تاریخچه درمان متمرکز بر شفقت
درمان متمرکز بر شفقت، که توسط گیلبرت توسعه یافته است، به مراجعین کمک میکند تا با ایجاد نگرش مثبت و مهربانانه نسبت به خود و دیگران، به بهبود روانی و عاطفی دست یابند. این رویکرد بهطور کلی تلفیقی از نظریهها و تکنیکهای مختلف روانشناسی، درمانهای گوناگون، و حتی عناصر مذهبی است. در واقع، درمان متمرکز بر شفقت سعی دارد از اصول و روشهای مختلف بهره ببرد تا به بهبود سلامت روانی کمک کند و بر اساس مفهوم شفقت و همدلی، مشکلات روانی را درمان نماید.
- درمان شناختی- رفتاری
- روانشناسی رشد
- روانشناسی تحولی
- روانشناسی اجتماعی
- علوم اعصاب
- فلسفه بودا
درمان متمرکز بر شفقت یک رویکرد روانشناختی است که برای کمک به افرادی طراحی شده است که با مشکلاتی مانند خودانتقادی و احساس شرم عمیق مواجه هستند. این درمان بر اساس نظریههای کنونی در مورد تنظیم هیجانی توسعه یافته و بر سه سیستم اصلی هیجانی تمرکز دارد: سیستم حفاظت از خود، سیستم برانگیختگی، و سیستم تسکیندهی، رضایت و امنیت اجتماعی. هدف این درمان ایجاد تعادل بین این سیستمهاست تا به بهبود کیفیت زندگی و کاهش مشکلات روانی کمک کند. هدف درمان متمرکز بر شفقت بهبود کیفیت زندگی است.
در سال ۲۰۰۶، گیلبرت پایهی ذهن مشفق را در دانشگاه دربی انگلستان تأسیس کرد و در سال ۲۰۱۰ کتابی با عنوان «ذهن مشفق: رویکردی جدید به چالشهای زندگی» منتشر کرد. این کتاب به دلیل تأثیرات مثبت آن در زمینه سلامت روان و نوآوریهای آن، مورد تقدیر قرار گرفت و گیلبرت از نظام سلطنتی انگلستان (OBE) جایزه دریافت کرد.

درمان متمرکز بر شفقت چگونه عمل میکند؟
این نظریه بر این باور است که سیستمهای تهدید، سائق و رضایت، که ریشه در تاریخ تکاملی انسان و تلاش برای بقا دارند، همچنان در زندگی امروزی فعال هستند و بر باورها، فعالیتها و هیجانات ما تأثیر میگذارند. این سیستمها به انسانهای اولیه کمک میکردند تا از تهدیدها اجتناب کنند، منابع غذایی و صمیمیت جستجو کنند و از تعلق به جامعه لذت ببرند. در حال حاضر، در مواجهه با محرکهای تهدیدکننده، فرد ممکن است احساساتی مانند ترس، اضطراب و خشم را تجربه کند، رفتارهایی مانند تسلیم، ستیز یا گریز را از خود نشان دهد و جهتگیریهای شناختی مانند تصمیمگیری شتابزده یا تفکر قالبی را بروز دهد.
سیستم سائق به هدایت افراد به سمت اهداف و منابعی که لذت و رضایت را فراهم میآورد، میپردازد و ممکن است به فعالیتهای پرریسک مانند روابط جنسی محافظت نشده یا سوءمصرف مواد منجر شود. در مقابل، سیستم رضایت بر ایجاد حالتهای آرامش و شادی پایدار تمرکز دارد و به دنبال ارتباطات اجتماعی مثبت و احساس امنیت است. سیستم تسکیندهنده به عنوان تنظیمکننده برای سیستمهای سائق و تهدید عمل میکند، به طوری که به مدیریت و تعدیل احساسات ناشی از این سیستمها کمک میکند و به ایجاد تعادل و آرامش در فرد و درمان متمرکز بر شفقت میپردازد.
تکنیکها و تمرینهای درمان متمرکز بر شفقت
این درمان بهعنوان نخستین گام درمانی، به افراد کمک میکند تا از طریق تمرینهای خاص، ذهنی مشفقانه و همدلانه نسبت به خود و دیگران پرورش دهند. هدف CMT ایجاد انگیزه، همدردی و تحمل پریشانی با استفاده از تکنیکهای ذهنآگاهی، آرامسازی و تقویت روابط است تا فرد بتواند با نگرشی غیرقضاوتی و بدون سرزنش به مشکلات خود بپردازد و احساسات مثبت را تجربه کند.
افراد در درمان متمرکز بر شفقت موارد زیر را یاد میگیرند:
- فعالیتهای قدردانی در درمان :به فعالیتهایی اشاره دارد که باعث لذت و رضایت فرد میشود. این فعالیتها شامل تهیه فهرستی از علاقهمندیها، اختصاص دادن زمان برای بهرهبرداری از لذتها و سایر رفتارهای پاداشدهنده هستند.
- ذهنآگاهی در درمان متمرکز بر شفقت: توانایی تمرکز بر لحظه کنونی بدون قضاوت و ارزیابی است.
- تمرینهای تصویرسازی مشفقانه: شامل استفاده از حافظه هدایتشده و تخیلات است که ابتدا ذهن و سپس سیستمهای فیزیولوژیکی را تحریک میکند. هدف این تمرینها ایجاد تصاویری است که سیستم تسکیندهنده بدن را فعال کند.
درمانگران برای کمک به افرادی که با احساس «حمله به خود» مواجهاند، میتوانند از تکنیک تصویرسازی حمله به خود به عنوان یک شخصیت دیگر استفاده کنند. این روش به فرد کمک میکند تا احساسات و دیدگاههای خود نسبت به آن شخصیت مجازی را بررسی کرده و به درک عمیقتری از خودانتقادگری برسد. درمانگر میتواند سؤالاتی طراحی کند که به شناسایی ویژگیهای شخصیت مجازی، احساسات نسبت به آن، ریشهها و پیشینه این احساسات، و موانع ابراز شفقت کمک کند. این فرآیند به فرد امکان میدهد تا عوامل مؤثر بر احساسات منفی را کشف کرده و با تغییرات و پذیرشهای لازم، به سمت شفقت و پذیرش خود پیش برود.

مسائلی که درمان متمرکز بر شفقت به آنها میپردازد
این درمان به ویژه برای افرادی که در فهم، احساس یا ابراز شفقت مشکل دارند، مفید است؛ زیرا به آنها کمک میکند دلایل زیربنایی مشکلاتشان را شناسایی کرده و روشهایی برای تغییر مثبت پیدا کنند. در این درمان به ایجاد یک «مکان امن» برای پردازش احساسات و افکار منفی کمک میکند، و به ویژه در مدیریت احساسات پریشانکننده و مقابله با خودانتقادی مؤثر است. درمان متمرکز بر شفقت میتواند به پیشرفت ارتباط با دیگران کمک کند، زیرا با ایجاد همدلی و درک عمیقتر، روابط را تقویت میکند.
- اضطراب
- خجالت (کمرویی)
- خودانتقادگری
- افسردگی
- اختلالهای خوردن
- آسیب به خود
- روانپریشی
جمع بندی: محدودیتهای درمان متمرکز بر شفقت
درمان متمرکز بر شفقت بهعنوان یک روش نوین، با چالشهایی همچون مقاومتهای درونی و عدم پذیرش خود مواجه است. از جمله ترس از شفقت، احساس عدم لیاقت، مشکل در فهم مفهوم شفقت، دشواری در ورود به حالت ذهنآگاهی، مشکلات تمرکز و تصویرسازی، تداعیهای منفی از تصاویر و کاهش اثربخشی در افرادی که خشم شدید تجربه میکنند. برای مدیریت این مشکلات، ممکن است نیاز به معرفی تدریجی مفهوم شفقت، استفاده از تمرینات کوتاهمدت و تکنیکهای متنوع ذهنآگاهی، جایگزینی تصاویر یا افراد تحریککننده با گزینههای مناسبتر، و ترکیب روشهای مختلف درمانی وجود داشته باشد. اهمیت تطابق درمان با نیازها و شرایط فردی و توجه دقیق درمانگر به مشکلات خاص هر فرد در این فرآیند بسیار حیاتی است.
هر هفته میتوانید جدیدترین مقالات حوزه روانشناسی را در بخش مجله روانشناسی پریا صادقی دنبال کنید.